معنی فارسی repullulate
B1دوباره شکوفا شدن یا جوانه زدن.
To sprout or shoot forth again; to regenerate.
- VERB
example
معنی(example):
زمین پس از باران دوباره جوانه زد.
مثال:
The land began to repullulate after the rain.
معنی(example):
اگر جنگل بدون مزاحمت باقی بماند، دوباره جوانه میزند.
مثال:
The forest will repullulate if left undisturbed.
معنی فارسی کلمه repullulate
:
دوباره شکوفا شدن یا جوانه زدن.