معنی فارسی repursuit
B1عمل دوباره دنبال کردن یا پیگیری چیزی، به ویژه یک هدف یا رویا.
The act of pursuing something again, especially a goal or aspiration.
- NOUN
example
معنی(example):
دنبال کردن دوباره خوشبختی او را به یک شهر جدید هدایت کرد.
مثال:
His repursuit of happiness led him to a new city.
معنی(example):
دنبال کردن دوباره نوآوری توسط شرکت به تولید محصولات جدید منجر شده است.
مثال:
The company's repursuit of innovation has resulted in new products.
معنی فارسی کلمه repursuit
:
عمل دوباره دنبال کردن یا پیگیری چیزی، به ویژه یک هدف یا رویا.