معنی فارسی reputableness

B2

ویژگی یا حالت داشتن شهرت خوب و قابل اعتماد.

The quality of being reputable or having a good reputation.

example
معنی(example):

شهرت خوب این مؤسسه جذابیت آن را افزایش می‌دهد.

مثال:

The reputableness of the institution enhances its appeal.

معنی(example):

ما به شهرت خوب برندهایی که خریداری می‌کنیم، اهمیت می‌دهیم.

مثال:

We value the reputableness of the brands we buy.

معنی فارسی کلمه reputableness

: معنی reputableness به فارسی

ویژگی یا حالت داشتن شهرت خوب و قابل اعتماد.