معنی فارسی requirable

B1

چیزی که برای یک هدف خاص یا فرآیند خاص لازم است.

Something that is necessary or mandatory.

example
معنی(example):

برخی از مدارک برای فرآیند درخواست الزامی هستند.

مثال:

Some documents are requirable for the application process.

معنی(example):

یک مورد الزامی باید تا موعد مقرر ارائه شود.

مثال:

A requirable item must be submitted by the deadline.

معنی فارسی کلمه requirable

: معنی requirable به فارسی

چیزی که برای یک هدف خاص یا فرآیند خاص لازم است.