معنی فارسی resalvage

B1

نجات مجدد، دوباره نجات دادن یا تعمیر کردن.

To salvage something again, often from a situation of loss.

example
معنی(example):

آنها امید دارند که قطعات با ارزش را از خرابه نجات دهند.

مثال:

They hope to resalvage the valuable parts from the wreck.

معنی(example):

نجات مجدد مصالح می‌تواند به محیط زیست کمک کند.

مثال:

Resalvaging materials can help the environment.

معنی فارسی کلمه resalvage

: معنی resalvage به فارسی

نجات مجدد، دوباره نجات دادن یا تعمیر کردن.