معنی فارسی rescous

B1

اصلاح یا بهبود کاری که قبلاً انجام شده است.

The act of redoing or improving something that has already been done.

example
معنی(example):

من باید یک بار دیگر عکس‌های قدیمی‌ام را درست کنم تا بهتر شوند.

مثال:

I need to do a rescous of my old photos to make them better.

معنی(example):

ما یک بار دیگر گزارش را اصلاح کردیم تا مشکلات را حل کنیم.

مثال:

We performed a rescous on the report to fix the issues.

معنی فارسی کلمه rescous

: معنی rescous به فارسی

اصلاح یا بهبود کاری که قبلاً انجام شده است.