معنی فارسی resettlement

B1

عملی از انتقال افرادی به مکان جدید برای زندگی.

The process of moving people from one place to another.

noun
معنی(noun):

The transportation of a group of people to a new settlement

example
معنی(example):

اسکان مجدد پناهندگان یک فرآیند پیچیده است.

مثال:

The resettlement of refugees is a complex process.

معنی(example):

دولت یک برنامه جدید برای اسکان مجدد اعلام کرد.

مثال:

The government announced a new resettlement program.

معنی فارسی کلمه resettlement

: معنی resettlement به فارسی

عملی از انتقال افرادی به مکان جدید برای زندگی.