معنی فارسی reshaving
B1عمل دوباره اصلاح کردن، اقدام به اصلاح دوباره برای بهبود ظاهر.
The act of shaving again or redoing a shave for a better result.
- VERB
example
معنی(example):
دوباره اصلاح کردن میتواند گاهی باعث تحریک پوست شود.
مثال:
Reshaving can sometimes cause irritation to the skin.
معنی(example):
او دوباره اصلاح میکند تا ظاهری صافتر داشته باشد.
مثال:
He is reshaving to achieve a smoother finish.
معنی فارسی کلمه reshaving
:
عمل دوباره اصلاح کردن، اقدام به اصلاح دوباره برای بهبود ظاهر.