معنی فارسی resinification

B1

فرایند تبدیل یک ماده به حالت صمغی یا با خواص صمغی.

The process of becoming resin or resin-like.

example
معنی(example):

صمغی شدن این ماده دوام آن را افزایش داد.

مثال:

The resinification of the material improved its durability.

معنی(example):

صمغی شدن در برخی از فرآیندهای تولید رایج است.

مثال:

Resinification is common in certain manufacturing processes.

معنی فارسی کلمه resinification

: معنی resinification به فارسی

فرایند تبدیل یک ماده به حالت صمغی یا با خواص صمغی.