معنی فارسی resinified

B1

به حالتی اشاره دارد که ماده‌ای پس از فرآیند صمغی شدن به دست آمده است.

Having been converted into or treated with resin.

example
معنی(example):

محصول صمغی شده ضد آب است.

مثال:

The resinified product is waterproof.

معنی(example):

آنها در ساخت و ساز از مواد صمغی شده استفاده کردند.

مثال:

They used resinified materials in construction.

معنی فارسی کلمه resinified

: معنی resinified به فارسی

به حالتی اشاره دارد که ماده‌ای پس از فرآیند صمغی شدن به دست آمده است.