معنی فارسی resinlike
B2شبیه به رزین؛ دارای کیفیت یا ویژگیهای مشابه با رزین.
Having characteristics or qualities similar to resin.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پوشش جدید دارای بافتی شبیه به رزین بود که صاف بود.
مثال:
The new coating had a resinlike texture that was smooth.
معنی(example):
او متوجه پایان شبیه به رزین بر روی مجسمه شد.
مثال:
She noticed the resinlike finish on the sculpture.
معنی فارسی کلمه resinlike
:
شبیه به رزین؛ دارای کیفیت یا ویژگیهای مشابه با رزین.