معنی فارسی resojourn

B1

سفر دوباره یا بازگشت به مکانی که قبلاً در آن بوده‌اید.

To travel again or return to a place where one has been before.

example
معنی(example):

آنها برنامه‌ریزی کرده‌اند که در طول تعطیلات زمستانی دوباره سفر کنند.

مثال:

They plan to resojourn together during the winter break.

معنی(example):

پس از غیبت طولانی، در نهایت در یک مکان دوباره سفر کردیم.

مثال:

After a long absence, we finally resojourned in the same place.

معنی فارسی کلمه resojourn

: معنی resojourn به فارسی

سفر دوباره یا بازگشت به مکانی که قبلاً در آن بوده‌اید.