معنی فارسی resolder

B1

دوباره لحیم کردن، به فرایند اِعمال حرارت و جاذبه برای وصل کردن دو قطعه فلزی اشاره دارد.

To apply solder again to fix or strengthen an electrical connection.

example
معنی(example):

باید آن اتصال را دوباره لحیم کنید تا مدار کار کند.

مثال:

You need to resolder that connection for the circuit to work.

معنی(example):

اگر سیم شل است، باید آن را دوباره لحیم کنید تا تماس بهتری داشته باشید.

مثال:

If the wire is loose, you should resolder it for better contact.

معنی فارسی کلمه resolder

: معنی resolder به فارسی

دوباره لحیم کردن، به فرایند اِعمال حرارت و جاذبه برای وصل کردن دو قطعه فلزی اشاره دارد.