معنی فارسی resonations
B2تپشها، تغییراتی در طنین صدا هستند که در یک محیط خاص اتفاق میافتند.
Plural of resonation, referring to multiple occurrences or forms of sound reverberation.
- NOUN
example
معنی(example):
تپشهای مختلف میتواند نحوه درک ما از موسیقی را تغییر دهد.
مثال:
Different resonations can change how we perceive music.
معنی(example):
تپشهای سازهای مختلف صداهای منحصر به فردی ایجاد میکند.
مثال:
The resonations of various instruments create unique sounds.
معنی فارسی کلمه resonations
:
تپشها، تغییراتی در طنین صدا هستند که در یک محیط خاص اتفاق میافتند.