معنی فارسی resoutive
B2قاطع و تعیینکننده، توانایی گرفتن تصمیمات نهایی.
Having the power to settle or determine; decisive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تصمیم قاطع نتیجه پروژه را تغییر داد.
مثال:
The resoutive decision changed the outcome of the project.
معنی(example):
او اقدام قاطعی برای روشن کردن وضعیت انجام داد.
مثال:
She took a resoutive action to clarify the situation.
معنی فارسی کلمه resoutive
:
قاطع و تعیینکننده، توانایی گرفتن تصمیمات نهایی.