معنی فارسی respectably
B1به معنای به طور مناسب و با احترام، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی.
In a way that is socially acceptable or appropriate.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a respectable manner; so as to gain respect.
مثال:
A respectably attired solicitor came to read the will.
معنی(adverb):
Moderately; pretty well.
example
معنی(example):
او برای مصاحبه به طور محترمانه‌ای لباس پوشیده بود.
مثال:
She dressed respectably for the interview.
معنی(example):
او به خاطر رفتار محترمانه‌اش در تمام موقعیت‌ها شناخته شده بود.
مثال:
He was known for behaving respectably in all situations.
معنی فارسی کلمه respectably
:
به معنای به طور مناسب و با احترام، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی.
