معنی فارسی respecter
B1به معنای فردی که به حقوق و اعتقادات دیگران احترام می‌گذارد.
One who respects or values others or their traditions.
- noun
noun
معنی(noun):
One who regards or judges with partiality; one who respects.
معنی(noun):
A person who respects someone or something; usually used in the negative; "X is no respecter of Y".
example
معنی(example):
یک فرد خوب که به سنت‌ها احترام می‌گذارد، به گذشته ارزش می‌دهد.
مثال:
A good respecter of traditions values the past.
معنی(example):
او به تفاوت‌های فرهنگی احترام می‌گذارد.
مثال:
He is a respecter of cultural differences.
معنی فارسی کلمه respecter
:
به معنای فردی که به حقوق و اعتقادات دیگران احترام می‌گذارد.
