معنی فارسی respin

B2

دوباره روایت کردن یا بازنویسی کردن چیزی به منظور ایجاد دیدگاه متفاوت.

To present or narrate something again, often in a new way.

example
معنی(example):

شما می‌توانید داستان را دوباره روایت کنید تا جالب‌تر شود.

مثال:

You can respin the story to make it more interesting.

معنی(example):

او تصمیم گرفت تا استدلال خود را برای وضوح دوباره بیان کند.

مثال:

He decided to respin his argument for clarity.

معنی فارسی کلمه respin

: معنی respin به فارسی

دوباره روایت کردن یا بازنویسی کردن چیزی به منظور ایجاد دیدگاه متفاوت.