معنی فارسی respirableness
B1قابلیت تنفس به ظرفیت یک محیط برای فراهم کردن هوای قابل تنفس اشاره دارد.
The quality of being breathable.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت تنفس فیلتر جدید به طور گستردهای آزمایش شده است.
مثال:
The respirableness of the new filter has been tested extensively.
معنی(example):
قابلیت تنفس یکی از عوامل مهم در ارزیابی کیفیت هوا است.
مثال:
Respirableness is a crucial factor for air quality assessment.
معنی فارسی کلمه respirableness
:
قابلیت تنفس به ظرفیت یک محیط برای فراهم کردن هوای قابل تنفس اشاره دارد.