معنی فارسی respirit
B1به معنای بازگرداندن روحیه یا انرژی به کسی، به ویژه بعد از یک وضعیت دشوار.
To revitalize or revive someone’s spirit or energy.
- VERB
example
معنی(example):
دکتر سعی کرد بیمار را پس از بیماری طولانی دوباره به زندگی برگرداند.
مثال:
The doctor tried to respirit the patient after the long illness.
معنی(example):
روانشناس از تمرینات تنفسی برای بازگرداندن آرامش به مشتری مضطرب استفاده کرد.
مثال:
The therapist used breathing exercises to respirit the stressed client.
معنی فارسی کلمه respirit
:
به معنای بازگرداندن روحیه یا انرژی به کسی، به ویژه بعد از یک وضعیت دشوار.