معنی فارسی respoke

B1

دوباره بیان کردن، شامل بیان مجدد آنچه که قبلاً گفته شده است.

To speak again or deliver a message another time.

example
معنی(example):

او پس از اینکه متوجه اشتباه شد، مجبور شد صحبت‌هایش را دوباره بگوید.

مثال:

He had to respoke his words after realizing the mistake.

معنی(example):

پس از جلسه، او نظرش را به وضوح دوباره بیان کرد.

مثال:

After the meeting, she respoke her opinion clearly.

معنی فارسی کلمه respoke

: معنی respoke به فارسی

دوباره بیان کردن، شامل بیان مجدد آنچه که قبلاً گفته شده است.