معنی فارسی responsor

B1

فردی که مسئولیت پاسخگویی به سوالات یا مشکلات را به عهده دارد.

A person responsible for answering questions or addressing concerns.

example
معنی(example):

مسئول در این وضعیت عهده‌دار بحث‌ها شد.

مثال:

The responsor in the situation took charge of the discussions.

معنی(example):

او به عنوان مسئول نگرانی‌های تیم عمل کرد.

مثال:

He acted as a responsor for the team’s concerns.

معنی فارسی کلمه responsor

: معنی responsor به فارسی

فردی که مسئولیت پاسخگویی به سوالات یا مشکلات را به عهده دارد.