معنی فارسی resprinkling
B1عمل دوباره پاشیدن یک ماده، به ویژه در مورد گلها یا رنگها.
The act of sprinkling something again, usually to enhance appearance or effect.
- VERB
example
معنی(example):
دوباره پاشیدن بر روی تخت گل آن را تازه نشان داد.
مثال:
Resprinkling the flower bed made it look fresh.
معنی(example):
هنرمند در حال دوباره پاشیدن رنگها برای خلق یک اثر جدید است.
مثال:
The artist is resprinkling the colors to create a new effect.
معنی فارسی کلمه resprinkling
:
عمل دوباره پاشیدن یک ماده، به ویژه در مورد گلها یا رنگها.