معنی فارسی restaurant car
B1رستوران سیار که معمولاً در قطارها موجود است و مسافران میتوانند در آن غذا بخورند.
A car in a train that serves food and drink to passengers.
- noun
noun
معنی(noun):
A dining car.
example
معنی(example):
قطار یک واگن رستوران دارد تا مسافران غذا بخورند.
مثال:
The train has a restaurant car for passengers to eat.
معنی(example):
واگن رستوران در سفرهای طولانی غذاهای خوشمزهای سرو میکند.
مثال:
The restaurant car serves delicious meals on long journeys.
معنی فارسی کلمه restaurant car
:
رستوران سیار که معمولاً در قطارها موجود است و مسافران میتوانند در آن غذا بخورند.