معنی فارسی restem
B1دوباره کاشتن، عمل کاشتن دوباره گیاهان از پایین برای رشد جدید.
To replant or trim a stem of a plant to promote new growth.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند شاخههای گل را دوباره بکارند تا رشد جدیدی را ترغیب کنند.
مثال:
They decided to restem the flowers to encourage new growth.
معنی(example):
دوباره کاشتن بخشی مهم از مراقبت از گیاهان است.
مثال:
Restemming is an important part of plant care.
معنی فارسی کلمه restem
:
دوباره کاشتن، عمل کاشتن دوباره گیاهان از پایین برای رشد جدید.