معنی فارسی restrictedly
B1بهطور محدود، به معنای انجام یا دسترسی به چیزی تحت شرایط خاص است.
In a restricted manner; with limitations.
- ADVERB
example
معنی(example):
دسترسی به این منطقه بهطور محدود فقط برای پرسنل مجاز است.
مثال:
The access to the area is restrictedly limited to authorized personnel.
معنی(example):
او بهطور محدود در فضای تنگ حرکت کرد.
مثال:
She moved restrictedly in the narrow space.
معنی فارسی کلمه restrictedly
:
بهطور محدود، به معنای انجام یا دسترسی به چیزی تحت شرایط خاص است.