معنی فارسی restrictiveness
B2سختگیری یا محدودیت، به ویژگی یا حالتی اطلاق میشود که بر اساس آن آزادی عمل افراد محدود میشود.
The quality or state of being restrictive; limitation on freedom or action.
- NOUN
example
معنی(example):
سختگیری سیاستهای شرکت بسیاری از کارمندان را ناامید کرد.
مثال:
The restrictiveness of the company's policies frustrated many employees.
معنی(example):
درباره سختگیری مقررات جدید بحثی وجود دارد.
مثال:
There is a debate about the restrictiveness of the new regulations.
معنی فارسی کلمه restrictiveness
:
سختگیری یا محدودیت، به ویژگی یا حالتی اطلاق میشود که بر اساس آن آزادی عمل افراد محدود میشود.