معنی فارسی resublimation

B2

فرآیند تبدیل مجدد یک ماده از حالت بخار به حالت جامد.

The process of a substance transitioning from a gas back to a solid state.

example
معنی(example):

بازتاب سابلیمیناسیون این ماده در طول آزمایش مشاهده شد.

مثال:

The resublimation of the substance was observed during the experiment.

معنی(example):

بازتاب سابلیمیناسیون زمانی رخ می‌دهد که گاز بدون تبدیل به مایع دوباره به جامد تبدیل شود.

مثال:

Resublimation occurs when gas turns back into solid without becoming liquid.

معنی فارسی کلمه resublimation

: معنی resublimation به فارسی

فرآیند تبدیل مجدد یک ماده از حالت بخار به حالت جامد.