معنی فارسی resubmerge
B1دوباره زیر آب بردن یک شی یا ماده.
To submerge again in a liquid after having been removed.
- VERB
example
معنی(example):
بعد از تخلیه آب، باید شی را دوباره زیر آب ببریم.
مثال:
After draining the water, we need to resubmerge the object.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند کشتی را دوباره زیر آب ببندند تا شرایط اصلیاش بازگردد.
مثال:
They decided to resubmerge the vessel to restore its original conditions.
معنی فارسی کلمه resubmerge
:
دوباره زیر آب بردن یک شی یا ماده.