معنی فارسی resubstantiated
B1دوباره تثبیت شده، به معنای تأیید یا تایید مجدد یک نتیجه یا ادعا با شواهد جدید.
Confirmed again with new evidence or support.
- VERB
example
معنی(example):
ادعاها با شواهد آزمایشی بهبودیافته دوباره تثبیت شدند.
مثال:
The claims were resubstantiated with improved experimental evidence.
معنی(example):
ایدههای او پس از تحقیقات بیشتر دوباره تثبیت شدند.
مثال:
Her ideas were resubstantiated after further investigation.
معنی فارسی کلمه resubstantiated
:
دوباره تثبیت شده، به معنای تأیید یا تایید مجدد یک نتیجه یا ادعا با شواهد جدید.