معنی فارسی resuppression
B1دوباره سرکوبی، به معنای این که مجدداً آزادیها یا حقوقی محدود شود.
The act of suppressing something again, typically freedom of expression or public dissent.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره سرکوب کردن آزادی بیان نگرانیهایی را در میان شهروندان ایجاد کرد.
مثال:
The resuppression of free speech raised concerns among the citizens.
معنی(example):
این سیاست به دوباره سرکوب کردن اعتراضات و تجمعات عمومی منجر شد.
مثال:
The policy led to resuppression of protests and public gathering.
معنی فارسی کلمه resuppression
:
دوباره سرکوبی، به معنای این که مجدداً آزادیها یا حقوقی محدود شود.