معنی فارسی reswell

B1

دوباره محکم کردن، به معنای انجام عمل محکم کردن یک چیز پس از تغییر یا تنظیم.

To tighten or secure something again after it has been loosened or requires adjustment.

example
معنی(example):

اگر میخ را به درستی کوبیدید، باید دوباره کوبید تا مطمئن شوید که محکم بماند.

مثال:

If you hit the nail on the head, you should reswell to ensure it stays tight.

معنی(example):

او پس از تنظیم موارد، مجبور شد پیچ‌ها را دوباره محکم کند.

مثال:

He needed to reswell the screws after adjusting the fixture.

معنی فارسی کلمه reswell

: معنی reswell به فارسی

دوباره محکم کردن، به معنای انجام عمل محکم کردن یک چیز پس از تغییر یا تنظیم.