معنی فارسی reswill

B1

از سر گرفتن یا重新 انجام دادن چیزی پس از توقف.

To start again or resume something that was stopped.

example
معنی(example):

تصمیم به از سر گرفتن پروژه دیروز گرفته شد.

مثال:

The decision to reswill the project was made yesterday.

معنی(example):

آنها برنامه دارند تا رویداد را ماه آینده از سر بگیرند.

مثال:

They plan to reswill the event next month.

معنی فارسی کلمه reswill

: معنی reswill به فارسی

از سر گرفتن یا重新 انجام دادن چیزی پس از توقف.