معنی فارسی resynchronize

B1

دوباره همزمان کردن، به معنای هماهنگ کردن مجدد داده‌ها یا زمان‌ها بین دو نقطه است.

To synchronize again; to bring into alignment or coordination once more.

example
معنی(example):

لطفاً دستگاه خود را با سرور دوباره همزمان کنید.

مثال:

Please resynchronize your device with the server.

معنی(example):

ما باید برنامه‌های خود را برای جلسه دوباره همزمان کنیم.

مثال:

We need to resynchronize our schedules for the meeting.

معنی فارسی کلمه resynchronize

: معنی resynchronize به فارسی

دوباره همزمان کردن، به معنای هماهنگ کردن مجدد داده‌ها یا زمان‌ها بین دو نقطه است.