معنی فارسی retardure

B1

نوعی ماده که در علم شیمی برای کنترل سرعت واکنش‌ها به کار می‌رود.

A type of substance used in chemistry to control the rate of reactions.

example
معنی(example):

یک ممانعت کننده برای بهبود واکنش‌های شیمیایی استفاده می‌شود.

مثال:

A retardure is used to enhance chemical reactions.

معنی(example):

نوآوری‌ها در فناوری ممانعت کننده استانداردهای صنعتی را بهبود بخشیده‌اند.

مثال:

Innovations in retardure technology have improved industry standards.

معنی فارسی کلمه retardure

: معنی retardure به فارسی

نوعی ماده که در علم شیمی برای کنترل سرعت واکنش‌ها به کار می‌رود.