معنی فارسی retconned
B1بازنویسی اطلاعات یا داستانی که قبلاً تثبیت شده بود، بهگونهای که با تغییرات جدید سازگار شود.
To alter past facts in a narrative to fit a new storyline.
- verb
verb
معنی(verb):
To employ such a device.
example
معنی(example):
فیلم داستان پیشین شخصیت اصلی را بازنویسی کرد.
مثال:
The movie retconned the original character's backstory.
معنی(example):
در قسمت پایانی سریال، چندین رویداد قبلی بازنویسی شد.
مثال:
In the series finale, the show retconned several earlier events.
معنی فارسی کلمه retconned
:
بازنویسی اطلاعات یا داستانی که قبلاً تثبیت شده بود، بهگونهای که با تغییرات جدید سازگار شود.