معنی فارسی retconning

B1

فرایند تغییر مطالب قبلی در داستان یا روایت به‌منظور به‌روزرسانی یا هماهنگی با داستان جدید.

The process of revising previously established facts in a narrative.

verb
معنی(verb):

To employ such a device.

example
معنی(example):

بازنویسی می‌تواند گاهی اوقات طرفداران دیرینه را ناراحت کند.

مثال:

Retconning can sometimes upset long-time fans.

معنی(example):

این سری کتاب‌های کمیک برای سال‌ها شخصیت‌های خود را بازنویسی کرده است.

مثال:

The comic book series has been retconning its characters for years.

معنی فارسی کلمه retconning

: معنی retconning به فارسی

فرایند تغییر مطالب قبلی در داستان یا روایت به‌منظور به‌روزرسانی یا هماهنگی با داستان جدید.