معنی فارسی retempt

B1

دوباره وسوسه کردن فردی برای انجام کاری.

To tempt again, especially in a persuasive manner.

example
معنی(example):

او سعی کرد او را با پیشنهادات جدید دوباره وسوسه کند.

مثال:

He tried to retempt her with new offers.

معنی(example):

دوباره وسوسه کردن کسی گاهی می‌تواند نتیجه معکوس بدهد.

مثال:

To retempt someone can sometimes backfire.

معنی فارسی کلمه retempt

: معنی retempt به فارسی

دوباره وسوسه کردن فردی برای انجام کاری.