معنی فارسی retenue

B1

مقدار یا درصدی که از پرداخت کسر می‌شود، مانند مالیات یا حق‌الزحمه.

The amount or percentage deducted from a payment, such as taxes or fees.

example
معنی(example):

دربارهٔ حق‌الزحمهٔ اجراکنندگان در جلسه بحث شد.

مثال:

The retenue of the performers was discussed during the meeting.

معنی(example):

حق‌الزحمه می‌تواند به مقدار کسر شده از پرداخت برای مالیات اشاره کند.

مثال:

A retenue can refer to the amount withheld from payment for taxes.

معنی فارسی کلمه retenue

: معنی retenue به فارسی

مقدار یا درصدی که از پرداخت کسر می‌شود، مانند مالیات یا حق‌الزحمه.