معنی فارسی retiringly

B1

با حالت خجالت و عدم تمایل به جلب توجه.

In a shy or modest manner, often avoiding attention.

example
معنی(example):

او به آرامی لبخند زد و نمی‌خواست توجه‌ها را جلب کند.

مثال:

He smiled retiringly, not wanting to draw attention.

معنی(example):

او به آرامی صحبت کرد و ترجیح می‌داد از مرکز توجه دور باشد.

مثال:

She spoke retiringly, preferring to stay out of the spotlight.

معنی فارسی کلمه retiringly

: معنی retiringly به فارسی

با حالت خجالت و عدم تمایل به جلب توجه.