معنی فارسی retistene
B1بازسازی، دوباره ساختن یک آزمایش یا روش به گونه ای که بهتر عمل کند.
To reconstruct or retest something to improve it.
- VERB
example
معنی(example):
دانشمند به دنبال بازسازی آزمایش بود.
مثال:
The scientist aimed to retistene the experiment.
معنی(example):
ما باید رویکرد خود را برای نتایج بهتر دوباره طراحی کنیم.
مثال:
We need to retistene our approach for better results.
معنی فارسی کلمه retistene
:
بازسازی، دوباره ساختن یک آزمایش یا روش به گونه ای که بهتر عمل کند.