معنی فارسی retraded
B1تعامل دوباره در مورد شرایط توافق قبلی، معمولاً به نفع یکی از طرفین.
To have negotiated new terms for something that was already agreed upon.
- VERB
example
معنی(example):
کالاها با قیمت بهتری دوباره تعیین شدند.
مثال:
The goods were retraded at a better price.
معنی(example):
پس از جلسه، آنها قرارداد را با موفقیت دوباره تعیین کردند.
مثال:
After the meeting, they retraded the contract successfully.
معنی فارسی کلمه retraded
:
تعامل دوباره در مورد شرایط توافق قبلی، معمولاً به نفع یکی از طرفین.