معنی فارسی retradition
B1بازتعریف یا تجدید نظر در سنتها و رسوم برای حفظ هویت فرهنگی.
The act of redefining or renewing traditions to maintain cultural significance.
- NOUN
example
معنی(example):
این گروه بر بازتعریف سنتها برای تقویت پیوندهای فرهنگی تمرکز کردند.
مثال:
The group focused on retradition to strengthen cultural ties.
معنی(example):
بازتعریف سنتها میتواند به حفظ جنبههای مهم میراث کمک کند.
مثال:
Retradition can help preserve important aspects of heritage.
معنی فارسی کلمه retradition
:
بازتعریف یا تجدید نظر در سنتها و رسوم برای حفظ هویت فرهنگی.