معنی فارسی retreatal
B1تابع کنفرانس، جلسه یا دورهمیای که از طریق آن گروهی از افراد برای استراحت و تأمل جمع میشوند.
A gathering for reflection or relaxation, often in a secluded setting.
- NOUN
example
معنی(example):
تابع کنفرانس برای آخر هفته برنامهریزی شده بود.
مثال:
The retreatal was planned for the weekend.
معنی(example):
بسیاری از شرکتکنندگان تاب اصلی را آرامش بخش یافتند.
مثال:
Many attendees found the retreatal relaxing.
معنی فارسی کلمه retreatal
:
تابع کنفرانس، جلسه یا دورهمیای که از طریق آن گروهی از افراد برای استراحت و تأمل جمع میشوند.