معنی فارسی retrimmed
B1دوباره تزیین کردن یا تنظیم کردن یک چیز به منظور بهبود طراحی یا شکل آن.
To make modifications or adjustments to something that has already been trimmed.
- VERB
example
معنی(example):
او پردهها را دوباره تزیین کرد تا تازگی بیشتری پیدا کنند.
مثال:
She retrimmed the curtains to make them look fresh.
معنی(example):
بعد از کوتاهی مو، او ریشش را دوباره تیغ زد تا ظاهری تیزتر پیدا کند.
مثال:
After the haircut, he retrimmed his beard for a sharper look.
معنی فارسی کلمه retrimmed
:
دوباره تزیین کردن یا تنظیم کردن یک چیز به منظور بهبود طراحی یا شکل آن.