معنی فارسی retrimming
B1عمل دوباره تزیین کردن یا تنظیم کردن چیزی که قبلاً تزیین شده است.
The act of making additional adjustments or refinements to something that has already been trimmed.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره تزیین کردن لبههای پارچه مدتی طول کشید.
مثال:
Retrimming the edges of the fabric took some time.
معنی(example):
او در حال دوباره تزیین کردن چمن برای ظاهری تمیزتر است.
مثال:
She is in the process of retrimming the lawn for a cleaner look.
معنی فارسی کلمه retrimming
:
عمل دوباره تزیین کردن یا تنظیم کردن چیزی که قبلاً تزیین شده است.