معنی فارسی retropharyngeal
B2مرتبط با ناحیهای در پشت حلق که میتواند تحت تأثیر بیماریها قرار گیرد.
Relating to the area behind the pharynx, which can be affected by conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فضای زیرحلق ممکن است محل عفونتها باشد.
مثال:
The retropharyngeal space can be a site for infections.
معنی(example):
دملهای زیرحلق میتوانند مشکلات جدی بهداشتی ایجاد کنند.
مثال:
Retropharyngeal abscesses can cause serious health issues.
معنی فارسی کلمه retropharyngeal
:
مرتبط با ناحیهای در پشت حلق که میتواند تحت تأثیر بیماریها قرار گیرد.