معنی فارسی retrusive
B1دوری یا کنارهگیری، نشاندهنده تمایل به فاصله گرفتن یا عدم تعامل نزدیک با دیگران.
Having a tendency to withdraw or be distant from others.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او روش دوری داشت که او را دور از ذهن میکرد.
مثال:
He had a retrusive manner that made him seem distant.
معنی(example):
طبیعت دوری تجربیات کودکی او شخصیتش را شکل داد.
مثال:
The retrusive nature of her childhood experiences shaped her personality.
معنی فارسی کلمه retrusive
:
دوری یا کنارهگیری، نشاندهنده تمایل به فاصله گرفتن یا عدم تعامل نزدیک با دیگران.