معنی فارسی retry
B1 /riˈtɹaɪ/تلاش مجدد برای انجام یک عمل یا به دست آوردن نتیجهای بعد از شکست اولیه.
To attempt something again after a previous failure.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
Another attempt.
verb
معنی(verb):
To try or attempt again.
مثال:
to retry connecting to the Internet after an error
معنی(verb):
To try judicially a second time.
مثال:
to retry a case
example
معنی(example):
اگر کد کار نمیکند، میتوانید عملیات را دوباره امتحان کنید.
مثال:
If the code doesn't work, you can retry the operation.
معنی(example):
بعد از اینکه متوجه شدم اشتباه کردم، باید پاسخ خود را دوباره امتحان میکردم.
مثال:
I had to retry my answer after realizing I was wrong.
معنی فارسی کلمه retry
:
تلاش مجدد برای انجام یک عمل یا به دست آوردن نتیجهای بعد از شکست اولیه.