معنی فارسی reunifying
B1بازگشت به هم، یعنی مجدداً یکپارچه کردن یا ترکیب کردن، به ویژه در مورد گروهها یا نهادها.
The act of bringing together again or restoring to unity.
- verb
verb
معنی(verb):
To unify again; to bring back together, or come back together, after separation.
example
معنی(example):
کشورها در حال بازگشت به هم برای ایجاد یک اتحاد قویتر هستند.
مثال:
The countries are reunifying to create a stronger alliance.
معنی(example):
بازگشت به هم جامعه هدف اصلی او بود.
مثال:
Reunifying the community was his main goal.
معنی فارسی کلمه reunifying
:
بازگشت به هم، یعنی مجدداً یکپارچه کردن یا ترکیب کردن، به ویژه در مورد گروهها یا نهادها.